373 - فصل 27، صفحه 132


سال گذشته حوالی همین موقع ها بود که میخواستم ببینم آخرین راز شاد زیستن چیست؟ برای همین سخت مشغول مطالعه کتاب "آخرین راز شاد زیستن" نوشته Andrew Matthews شده بودم. اما قبل از اینکه بتونم کتاب رو تموم کنم مجبور شدم اون رو به یکی از عزیزترین عزیزانم تقدیم کنم. کسی که احساس میکردم بیشتر از من به خوشبخت بودن و یا حداقل احساس خوشبخت بودن احتیاج داره. پس بر روی اولین تکه کاغذی که به دستم رسید یادداشت کردم "صفحه 188" و کتاب را به پدر دادم تا شاید اگر روزی مطالعه کتاب را از سر گرفتم از همان صفحه به بعد ادامه دهم. از قضا قبل از آنکه فرصتی برای مطالعه مجدد آن کتاب پیدا کنم، کسی آمد و پشت همان تکه کاغذ برایم نوشت: "I Love You" و رفت.

روزگار چرخید و چرخید و چرخید و چرخید و چرخید تا همین دیشب. بر حسب جبر زمانه مطالعه نسخه دیگری از همان کتاب را که چندین ماه پیش تهیه کرده بودم از سر گرفتم بلکه احساس خوشبختی به سراغم بیاید و در همان حال بود که خواندم: "... ما بزرگ ترین درس ها را در زمانه سختی ها می آموزیم و اگر به گذشته نگاه کنید متوجه می شوید که مصیبت ها و دشواری ها، در حقیقت نقاط عطف زندگی تان بوده اند... ."

و من با خیال آموزنده بودن شکست بزرگی که در انتظارم است به خواب میروم.


ادامه این داستان را در صفحه های بعدی فصل 27 بخوانید.


 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر