وقتی کسی رو در کنارت نداشته باشی که لایق تمام زحمات کشیده شده به پای ترجمه شبانه روزی کتابت باشه تا هزاران نسخه از کتابت رو تو همون صفحه اول و یکجا بهش تقدیم کنی اینطوری میشه که هیچ وقت هم دنبال چاپش نمیری.
حالا میفهمم جایگاه اون کسی که نویسنده (یا مترجم) کتابش رو بهش تقدیم میکنه چه قدر تو زندگی اون نویسنده (یا مترجم) با ارزشه.
حق داري. خوب ميفهمم چي ميگي. منم هر چي گشتم كسي رو برات پيدا كنم، نيافتم.
پاسخحذفگشتم نبود... نگرد، نيست.
ولي اون لامصب رو تمومش كن حتي اگه شده تقديمش كني به سقفي كه يه روزي توي يه خيابوني، وقتي كه بارون گرفت، چند دقيقه رفته بودي زيرش.
کار دنیا رو میبینی؟!
پاسخحذفیکی هم که "خوب میفهمه من چی میگم" ناشناس از آب در میاد!
خیلی آدم باید بی کس باشه که چکیده افکارش رو بخواد به در و دیوار تقدیم کنه.
پاسخحذفو شاید تنها فرار از این حقیقت باشه که بهم اجازه نمیده همچین کاری رو بکنم.
هرچقدر هم که آدم خودش بدونه تنهاست، اعتراف کردن به تنهاییش واقعاً مشکله.
الان من هم میتونم بفهمم چرا طرف اینکارو میکنه . همیشه برام سوال بوده این تقدیمی ها رو چه حسابه !!
پاسخحذفسلام كاملا با شما موافقم وقتي يه نفر با چنان زحمتي چيزي مينويسه يا... بعد اون تقديم ميكنه ببين چقدر اون يه نفر براش مهمه و شايد انگيزه تموم كارهاش ونوشته هاش دوست خوبم به من هم سري بزنيد
پاسخحذفمطمئن باش حسابشون خیلی فراتر از یه مرام و رفاقته معمولیه!
پاسخحذفشما هم فعلاً بیا سر اینو بهت یزنم، تا بعد ببینیم چی میشه.
پاسخحذفمن شب بيداريهامو به كسي تقديم نمي كنم
پاسخحذفمي خوام اولين كسي باشم كه كتابمو به خودم تقديم مي كنم
من بدبختيشو كشيدم يكي ديگه حالشو ببره؟
نترس، چون اون که هیچ وقت نمیفهمه تو چه چیز با ارزشی رو بهش تقدیم میکنی. پس نهایتاً لذت تقدیم کردن مال خودت میشه.
پاسخحذفadama bayad to ghalbe ham bashan , na dar kenare ham ! fekonam az rahe doram beshe chiziro be kasi taghdim kard ...agar vaghan taghdim kardani dar kar bashe !
پاسخحذف